منبع سوم، عقل برهانی است که از گزند مغالطه وَهْم و از آسیبِ تخیّل مصون باشد. مراد از عقل برهانی همان است که با علوم متعارفه خویش، اصل وجود خدا و ضرورتِ وحدت، حیات، ابدیّت، ازلیّت، قدرت، علم، اراده، سمع، بصر، حکمت، عدل و سایر صفات علیای او را ثابت کرده و در این تثبیت، استوار است؛ گرچه برخی از اسمای مزبور را دلیل نقلی، هم اثبات میکند. پس اگر عقل برهانی مطلبی را اثبات یا نفی کرد، حتماً در تفسیر قرآن باید آن مطلب ثابت شده، مصون بماند و با ظاهر هیچ آیهای نفی نگردد و مطلبِ نفی شده، منتفی باشد و با ظاهر هیچ آیهای ثابت نشود؛ چنانکه اگر آیهای دارای چند احتمال بود و جز یک مُحْتَملِ معیّن همه آنها عقلا ً منتفی بود، باید به کمک عقل برهانی آیه مورد بحث را فقط بر همان مُحْتَمل حمل کرد و یا اگر آیهای دارای چند مُحْتَمل بود که یکی از آنها برابر عقل برهانی، ممتنع بود، حتماً باید آن مُحْتَملِ ممتنع را نفی کرد و آیه را بر یکی از مُحْتَملهای ممکنْ بدون ترجیح (در صورت فقدان رجحان) حمل کرد.
تسنیم، جلد 1صفحه 57
لیست کل یادداشت های این وبلاگ